اکنون امتحانات نیمسال اول را پشت سر گذاشتهایم و به زمان دریافت کارنامه رسیدهایم. بسیاری از خانوادهها و دانشآموزان نگران نتایج امتحانات و نمرههایی هستند که در کارنامه ثبت شده است. برای همین لازم است پیش از دریافت کارنامه چند نکتهی مهم را از زبان احسان خانمحمدی، مدیر دبیرستان دورهی اول خاتم، با هم مرور کنیم. این نکات هم به والدین و هم به دانشآموزان کمک میکنند تا منطقی با نتایج امتحانات رو بهرو شوند.
فرآیندمحور و توسعهگرایانه نگاه کنیم، نه کمی و عددی
ما در دنیایی زندگی میکنیم که در آن ناخودآگاه همهچیز را به عدد تبدیل میکنیم، کمی میکنیم و میسنجیم: «زیاد است یا کم است؟» سیستم آموزشی هم عددی را از ۰ تا ۲۰ پیش روی ما میگذارد و ما را وادار میکند که قضاوت کنیم. در حالی که امر آموزش یک فرایند طولانیمدت است. استدلالمان هم این است: «ممکن است بسیاری از مفاهیم در پایهی هفتم به گوش بچهها بخورد، اما در پایهی دهم آن را درک کنند.»
نکتهی مهم اینکه فرآیند یادگیری هر فردی با دیگری متفاوت است. بچهها مسیر آموزش دورهی دبیرستان را در شش سال طی میکنند و عملکرد این شش سال باهم مهم است. حالا یک دانشآموز یک سال ضعیف عمل میکند، دیگری آن سال خوب عمل میکند. در نهایت، هدف این است که مهارتهای پایهی دانشآموز مانند خواندن و تحلیلکردن رشد کنند.
وقتی فرآیندمحور و توسعهگرایانه نگاه کنیم ناخودآگاه تمرکزمان را بهجای نمره روی مسیری میگذاریم که بچهها قرار است طی میکنند و ما هم قرار است در آن به آنها کمک کنیم. بعضی از بچهها در بعضی از درسها خوب هستند و در بعضی از درسها ضعیفاند. اما وقتی فرآیندمحور نگاه کنیم میتوانیم به آنها کمک کنیم که نقاط ضعفشان را برطرف کنند. پس آموزش را بهجای یکماه و دوماه و شب امتحان، ششساله ببینیم.
والدینی موفقاند که…
والدینی موفقاند و میتوانند به فرزندشان کمک کنند که نگاهشان را به شش سال گسترش دهند. نگاه وسیع میگوید دانشآموز چندسال دیگر وارد دانشگاه میشود و مسیری طولانی را در پیش خواهد داشت. پس از همین حالا دانشگاه را هم باید ببینیم. با این نگاه است که میتوانیم مسئلهی اصلی را شناسایی و آن را حل کنیم.
سیستم آموزش و پرورش هم همینطور است. بعضی از مطالب را در پایهی هفتم میگوید و در پایهی دهم مجدد تکرار میکند. طبیعتاً این چینش براساس یک علم و حسابی بوده است. شما وقتی به مباحث کتابها نگاه میکنید میبینید که مباحث از دبستان شروع میشوند و تا دوازدهم ادامه دارند. به خاطر همین هم میگویند دبستان خیلی مهم است.
بارها ما این مسئله را، به خصوص در اختلال ریاضی، مشاهده کردهایم. بچهها برخی از مسائل پایهای ریاضی را متوجه نشدهاند و حالا که وارد دبیرستان شدهاند مرتب با افت نمره مواجه میشوند. البته دپارتمان ریاضی ما یکی از معدود دپارتمانهایی است که میتواند این مشکل را تشخیص بدهد. چون مسئول دپارتمان ریاضی ما مباحث را از پایه بررسی میکند و براساس آن طرح درس را مینویسد.
قضاوت نکنیم، برچسب نزنیم، تحلیل کنیم
قضاوت یکی از مصداقهای زبان خشونت است. یعنی ما هرجا قضاوت میکنیم داریم اعمال خشونت میکنیم. چه کار کنیم؟ بهجای اینکه برچسب بزنیم، عشق و محبتمان را به فرزندمان نشان دهیم. ما یکدفعه با کارنامهای مواجه میشویم که دلمان را خالی میکند: «چرا نتایج بد است؟» اولین واکنشی که نشان میدهیم این است: «من از صبح تا شب تلاش میکنم و چیزی برای تو کم نگذاشتهام.» ایندست حرفها مصداقهای عینی اعمال خشونت است.
حتی گاهی اوقات اوضاع از این بدتر میشود. مدرسه هم با والدین همراه میشود و هردو چنین رفتاری را با نوجوان انجام میدهند: «دانشآموز درس نمیخواند، کار نمیکند، بچهی بدی است.» نکتهی مهم اینکه یک مورد هم سراغ نداریم که دانشآموز با تحقیر و اعمال خشونت متحول شده باشد.
نمرهی کارنامه نه فقط نمرهی دانشآموز بلکه نمرهی مدرسه، خانواده و دانشآموز است ولی سهم دانشآموز در آن بیشتر از بقیه است. بنابراین، اگر در مواجه با کارنامه عصبانی میشویم آن زمان، زمان خوبی برای گفتوگو با نوجوان و تحلیل موضوع نیست. باید اجازه بدهیم کمی زمان بگذرد و بعد سراغ این موضوع برویم. همچنین اگر عصبانی هستیم، با معلم یا مدرسه حرف نزنیم چون ناخودآگاه قضاوت میکنیم و از تحلیل دور میشویم.
گاهی نیز برخی از والدین تمام مشکل را به گردن مدرسه میاندازند و میگویند: «فرزند من فوقالعاده است، مدرسه مشکل دارد.» در هر صورت، اینکه یکی از طرفین خود را تبرئه کند و نقص را گردن دیگری بیندازد کاری اشتباه است و باعث می شود درنهایت به تحلیل و حل مسئله نرسیم. اگر دانشآموز نمرهی ۱۲ گرفته معلوم است که مسئلهای وجود دارد و آن مسئله بهتنهایی کمکاری دانشآموز نیست. شاید مشکلی در یادگیری وجود داشته باشد شاید مسئلهای از سالهای قبل وجود داشته باشد و حالا خودش را نشان داده باشد.
نکتهی مهم اینکه دانشآموز هر نمرهای گرفته ما همان را اعلام کردهایم. چون فقط در صورتی میتوانیم تحلیل درست انجام بدهیم که دادهی درست در اختیار داشته باشیم.
هنگام دریافت کارنامه نتیجه را توجیه نکنیم
بعضی از خانوادهها از سر دلسوزی شروع به توجیه میکنند. یکی از بدترین توجیههایی که این روزها میشود کرد این است که: «شما بعد از دو سال امتحان حضوری گرفتید و طبیعی است که بچهها امتحان را خراب کنند».
باید توجه کنیم که وقتی توجیه میکنیم به فرزندمان یاد میدهیم به جای حل مسئله از صورت مسئله فرار کند. «تو استرس داشتی وگرنه نتیجهی خوبی میگرفتی». انگار به بچه یاد میدهیم هروقت در زندگی با مسئله و مشکلی مواجه شد، به جای اینکه آن را تحلیل کند، بهانه بیاورد و پشت بهانههایش پناه بگیرد. اگر مشکل درسی پیدا کردی، اگر مشکل اقتصادی پیدا کردی، به جای حل مسئله، بهانه بیاور. ما خودمان این بلاها را سر نوجوانهایمان میآوریم. خودمان توجیه میکنیم و بچهها هم توجیهکردن را یاد میگیرند.
هنگام دریافت کارنامه الکی تعریف نکنیم
یکی از اشتباههات والدین این است که صفات عجیب و غریب، چه بد و چه خوب، به بچهها وصل میکنند: «این نمیفهمد.» یا «بچهی من نابغه است.» نوجوانها در سنی هستند که این برچسبها را میبلعند و مال خود میکنند. پس هر برچسبی به نوجوان بزنید شخصیتش همان میشود. اگر بگویید «این نمیفهمد» پس دیگر نمیفهمد. اگر بگویید «این نابغه است.» جلوی رشدش را میگیرید.
اما اگر برچسب نزنیم چطور از بچهها تعریف کنیم؟
ما باید عمل آنها و نه صفتهایشان را تشویق کنیم. «تو چه دانشآموز خوبی هستی، تو دانشآموزی عالی هستی» بد است. بهجایش بگوییم: «تو در طول امتحانات منظم درس خواندی پس موفق شدی.» یا «تو آدمی هستی که صرف نظر از نتیجه همیشه تلاش میکنی.» ما چه پیامی را در این جملهها به او منتقل کردهایم؟ اینکه تلاشت را بکن و نتیجه مهم نیست. حالا ممکن است دانشآموز واقعاً تلاش هم نکند اما وقتی عمل تلاشکردن را تشویق میکنید این عمل در ذهنش میماند و یاد میگیرد که در مواجه با مشکل باید مرتب تلاش کند.
اما اگر بچهها یک رفتار بد دارند، آیا باید رفتارشان را به آنها اعلام کنیم؟ مثلاً باید بگوییم «تو خیلی میخوابی»؟ اینجا به مورد دوم برمیگردیم که «قضاوت نکنیم». ما والدین وظیفه داریم زبان نیاز را یاد بگیریم. داشتن این زبان خیلی هم ساده است ولی به تمرین نیاز دارد. اگر میخواهیم پیامی به بچهها منتقل کنیم، اول جملهمان یک «من نیاز دارم» اضافه کنیم: «من نیاز دارم تو موفق باشی. من نیاز دارم در درسهایت نتیجهی خوبی بگیری».
معلم و مدرسه را در نگاه دانشآموز خراب نکنیم
هیچ سیستم آموزشیای خالی از ضعف نیست. پس ممکن است مسئلهای در سیستم آموزشی یا نحوهی تدریس معلم وجود داشته باشد. اما پیش از اینکه دربارهی این موضوع اقدام کنیم دو نکته را به یاد داشته باشیم:
۱. نوجوانها معمولاً اطلاعات را گزینشی و ناقص در اختیار اولیا قرار میدهند. پس براساس اطلاعاتی که بچهها میدهند مسئله را تحلیل نکنیم.
۲. مسئله را دقیق و روشن بیان کنیم. وقتی والدین میگویند: «این چه معلم ریاضیای است که شما دارید!» اطلاعات دقیقی دربارهی مسئله به ما نمیدهند، بنابراین ما هم نمیتوانیم نقطهی ضعف معلم را پیدا کنیم و در نتیجه نیاز دانشآموز شناسایی و رفع نمیشود.
نکتهای که مهم است این است که اگر مسئلهای برایمان پیش میآید آن را یا از طریق انجمن یا ملاقاتهای خصوصی، با اولیای مدرسه درمیان بگذاریم و مشکل را جلوی دانشآموز تحلیل نکنیم. چرا این نکته مهم است؟ چون اگر ما پیش نوجوانمان بگوییم این معلم بد است، راه ارتباط فرزندمان با آن معلم را بستهایم و دیگر آن معلم نمیتواند به بچهی ما کمک کند.
وقتی کارنامه را میگیرید…
حالا زمان دریافت کارنامه رسیده و شما آن را تحویل گرفتهاید. با آنچه پیش رویتان است چه کار کنید؟ هیچ دانشآموزی نیست که نقطهی خوب در کارنامهاش نداشته باشد. پس عمل خوب بچهها را تحلیل کنیم و بگوییم: «چه خوب، خیلی خوشحالم، اینجا خیلی خوب عمل کردی.» این آغاز گفتوگو است و بچهها آرام میشوند که قرار نیست قضاوت بشوند. بعد به ضعفها میپردازیم: «اینجا باید توجه بیشتری کنی.» یا «ببینیم مسئله چیست.» یا «میخواهی از معلمت وقت بگیریم و برویم با او صحبت کنیم؟»
در این وضعیت است که هم دانشآموز در مسیر توسعه قرار میگیرد و هم مدرسه در مسیر درست خودش میتواند به دانشآموز کمک کند. مدرسه هم مانند هر موجود زندهی دیگر است. اگر متوجه شود که غیرمنصفانه نقد میشود مکانیزم دفاعیاش فعال میشود. پس باید آرامش را به هم منتقل کنیم. پیشاپیش میگوییم بسیاری از بچهها بعد از دوسال آموزش مجازی نتیجهی خوبی در امتحانات نگرفتهاند. اما مهم این است که ابتدا آرامش را بههم منتقل کنیم و بعد مسئله را دقیق شناسایی و رفع کنیم.