از اتاق موسیقی «شجریان» صدایی گوشنواز میآید. کمی پشت در میایستم و به صدا گوش میدهم. بعد در میزنم و از آقای کرباسیان، معلم درس تئوری موسیقی، اجازه میگیرم تا وارد کارگاه موسیقی شوم.
کارگاه موسیقی از آن کارگاههایی است که گوش و دست بچهها در آن فعال میشود. نوجوانها قرار است در این کارگاه با موسیقی و سازها آشنا شوند؛ هنرِ اول میان هفت هنر.
در اتاق موسیقی شجریان یک سنتور رو بهروی آقای کرباسیان است و بچهها بعد از اینکه آقای معلم توضیحاتی دربارهی تئوری موسیقی به آنها میدهد، یکییکی میآیند و پشت سنتور مینشینند و نواختن را تمرین میکنند.
آقای کرباسیان دربارهی این کلاس توضیح میدهد: «هدف ما از برگزاری این کارگاه، جذب بچهها به موسیقی و آشنایی بیشتر آنها با علم موسیقی و انواع سازهاست. بچهها در این کارگاه با انواع سازها آشنا میشوند، سازهایی که حتی نام برخی از آنها را نشنیدهاند. برخی از سازها را هم در کارگاه قرار دادیم تا بچهها آنها را از نزدیک لمس کنند و صدایشان را بشنوند و به این ترتیب، درک بیشتری از آنها به دست آورند.»
او میگوید: «استقبال بچهها از این کارگاه خوب بود. بسیاری از آنها ساز را برای اولینبار لمس کردند و حالا مشتاق شدهاند بیشتر دربارهی سازها بدانند و حتی بنوازند. برخی از بچهها هم بر اساس مؤلفههایی که سر کلاس یاد گرفتهاند، مشتاق شدهاند سازهای مورد علاقهشان را پیدا کنند.»
صدایی که از کارگاه تئوری موسیقی بیرون میآید از همهی کارگاهها بلندتر است. این نشان میدهد بچهها برای نواختن اشتیاق فراوانی دارند. دنیای موسیقی دنیایی است که عاشقان خودش را دارد اما اگر واردش بشویم دیگر دوست نداریم از آن دور بمانیم.